مروری بر نیم فصل اول؛ کارت خوب بود تاتا

نیم فصل اول رقابت های لالیگا به پایان رسید؛ بارسا در این فصل توانست به قهرمانی سوپر کاپ اسپانیا برسد، در جام حذفی تا مرحله یک شانزدهم نهایی بالا برود و در جام باشگاه ها توانست از گروه خود صعود کند و در لیگ هم به قهرمانی نیم فصل رسید. این جایگاهی است که بارسا هم اکنون با رهبری تاتا مارتینو در اختیار دارد... و شاید می توان گفت بهتر از این نمی توانست باشد.
مارتینو جان تازه ای به تیم بخشید، تیمی که برابر بایرن مونیخ در
لیگ قهرمانان شکست سنگینی را متحمل شد، برابر رئال و بایرن مونیخ شکست های
خانگی را متحمل شد. اگر چه قهرمان لالیگا تغییر زیادی نیاز داشت. بارسا در
خط دفاعی و حمله خلاقیت خاصی را نداشت و وضعیت روز به روز بدتر می شد. آیا
تیتو برای تیم مناسب است؟ آیا بعضی از بازیکنان پیر شده اند؟ آیا بازیکنان
دیگر برای قهرمانی و کسب عناوین تشنه نیستند؟ آیا تیم نیاز به بازگشت پپ
دارد؟ اینها سوالاتی بود که بعد از رخداد این حوادث در ذهن هواداران رخنه
کرد.
پذیرش تاتا مارتینو به عنوان مربی در ابتدا به سود او بود،
فشار های زیادی که روی تیم بود و انتظارات بالایی که از بازگشت بارسا به
روزهای اوجش بود شرایط را سخت کرده بود، برخی ها انتقادهای زیادی داشتند
مبنی بر اینکه حضور تاتا به عنوان سرمربی در بارسا لقمه ی بزرگی برای اوست
اما تاتا ثابت کرد که اینطور نیست.
از زمان ورود تاتا، او به جهان
نشان داد که اینجاست تا یاد بگیرد، او اینجاست تا با تمام قوا در رقابت ها
شرکت کند و پیروزی را برای خود به دست آورد. ورود به دنیایی بزرگتر و به
مراتب دشوار تر برای او نگران کننده نبود، چرا که او در این مقاطع سخت می
تواند توانایی ها و قابلیت های خود را نشان دهد. مارتینو حتی قبل از پیوستن
به تیم ارزش و احترام زیادی برای بارسا قائل بود و بازیکنانی چون مسی و
سانچز آماده ی رهنمودهای وی بودند. بلافاصله پس از به خدمت گرفتن وی،
توجهات همه به واکنش و تاکتیک های تاتا در مورد بزرگترین مشکل تیم بود:
دفاع.
طرفداران خواستار به خدمت گرفتن یک مدافع آخر در نقل و
انتقالات تابستانی بودند. اما به خدمت نگرفتن بازیکن (بالاخص تیاگو سیلوا)
مشکل تاتا نبود، او مارک بارترا را در اختیار داشت. بدون شک پتانسیل های
خوبی در بارترا وجود دارد، اما سوال اساسی این است که آیا او برای به کار
گرفتن و حضور در ترکیب اصلی مناسب است؟ بله، او مناسب بود. نه تنها تاتا
شانس پیشرفت را به بارترا داد، بلکه او تاثیرات مثبتی روی پیکه داشت،
بازیکنی که یکبار بهترین مدافع جهان شد، با یک نگاه اجمالی بر وی می توان
پی برد که با گذشته اش تفاوتی نداشته است.
مهم نیست که چه کسی مصدوم می شود؛ خواه خاویر ماسکرانو باشد، خواه کارلس پویول یا جوردی آلبا، آدریانو و یا دنی آلوس. تاتا همیشه راه حلی برای این موضوعات داشت. هر چند تیم در مواقع حساس با دشواری های فراوانی مواجه می شد، اما با توجه به اینکه بارسا بازیکنان بلند قامت زیادی در اختیار ندارد، مشکل تیم بیشتر مسائل فیزیکی بود تا مسائل تاکتیکی. او بیشتر بروی نظم خط دفاعی تاکید کرد و طبق نتایج حاصله، بارسا بار دیگر یک خط دفاعی مستحکم و یکپارچه را به خود دید.
مشکل
دیگر خستگی بارسا بود. در طول فصل گذشته، تیم در سطح مناسبی قرار نداشت.
ویلانووا ترکیب اصلی خود را بسیار کم تغییر می داد و شانس کمی به بازیکنان
دیگر می رسید، از طرفی دیگر یازده بازیکن اصلی تیم انرژی زیادی را متحمل می
شدند. از سوی دیگر سیستم چرخشی مارتینو هم اکنون باعث اطمینان بازیکنان به
او شده اند و برخی بازیکنان و هواداران با این روش به یاد مربیگری پپ می
افتادند و برخی بازیکنان نیز حتی به دلیل کمبود زمان برای بازی کردن در تیم
می خواستند از تیم جدا شوند.
مهم تر از هر چیز دیگر، ماریتنو
شخصیتی رقابتی دارد. ما بسیار دیده ایم که او حتی پس از پیروزی تیمش،
عملکرد خود و بازیکنان را مورد انتقاد قرار می دهند. بازیکنان در سیستم او
فرصت بیشتری برای بازی کردن دارند. او فشار زیادی به ترکیب اصلی وارد می
کند تا بتوانند به پیروزی برسند و در صورتی که این وضعیت ادامه پیدا کند
همانطور که یک بار شاهد آن بودیم، او تیم را به خوبی به بازی باز می
گرداند.
جاه طلبی او، تشنگی خاصی که برای به دست آوردن جوایز و
افتخارات دارد می تواند باعث پیشرفت بسزای تیم بشود و کسانی که او را نقد
می کنند باید بدانند که او برای این کار ساخته شد و در مسیر درستی قرار
دارد.